اهورااهورا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

خاطرات اهورا با مامانی وبابایی

چک آپ - پایان 2سالگی

سلام پسر وروجک مامان امروز ٢سال و ٢٤روز ٥٤ دقیقه و١٥ ثانیته . دیروز عصر با بابایی رفتیم مطب دکتر کرباسی برای چک آپ پایان ٢سالگی ، اهورا جونم دکتر کرباسی ، دکتر دوران نوزدادیت بود  که همه واکسناتو و گاهی اوقات که حالت خوب نبود پیشش می رفتیم . وقتی رسیدیم خوشبختانه مطب آقای دکتر خلوت بود.خانم منشی شماره پروندتو ازمون پرسید گفتم ٨٢٨ گفت بفرمایید اتاق آقای دکتر ، وقتی چشمت به آقای دکتر افتاد گفتی: آقا دُوتُر. دکتر کرباسی هم با خوشرویی گفت چه پسر خوشتیپی. حسابی بازیگوشی میکنی؟؟؟ خلاصه : دکتر کرباسی معانیناتشو انجام داد (قد - وزن - دور سر -دهن -شیمکت -بقول خودت babyتو باز کردم........و تو هم زدی زیر گریه وسرو صدا وهمش میگفت...
17 مرداد 1390

چرا مادرمان را دوست داریم؟

چون ما را با درد به دنيا می‌آورد و بلافاصله با لبخند می‌پذیرد چون شیرشیشه را قبل از اينكه توی حلق ما بريزند ، پشت دستشان می‌ریزند چون وقتی تب می‌کنیم، آن‌ها هم عرق می‌ریزند  چون وقتی توی میهمانی خجالت می‌کشیم و توی گوششان می‌گوییم سیب می خوام، با صدای بلند می‌گویند منیر خانوم بی زحمت یه سیب به این بچه بدهید و ما را عصبانی می‌کند و وقتی پدرمان ما را به خاطر لگد زدن به مادر کتک می‌زند، با پدر دعوا می‌کنند چون وقتی در قابلمه غذا را برمی دارند، یک بخاری بلند می شود که آدم دلش می خواهد غذا را با قابلمه اش بخورد چون وقتي تازه ساعت يازده شب يادمان مي افتد كه فلان كار را كه بايد...
4 مرداد 1390
1